پسر منپسر من، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

روزهای کودکی میم

روی دیگری از سکه

این روزها، سخت درگیر زندگی کردنم . از بس وقت کم میآورم که آموزش میم هم تحت الشعاعش قرار گرفته است.  دارم نقل مکان میکنم و بسیار روسیاهم که وقت نمیکنم دستی به سر و گوش این وبلاگ بکشم . شاید تا دو ماه دیگر هم طول بکشد چون یک سری تغییرات هم لازم دارد منزل جدید . پسرک هم چنان دارد قد میکشد ، بزرگ میشود و طنازی میکند . دل من را هم با خودش میبرد . باید مادر بود و درک کرد که وقتی صبح به صبح بچه ات با بوسه ای از خواب بیدارت میکند یعنی چه . ( توضیح :من جزو آن دسته از مامانهای شرمگینی هستم که کودکشان آنها را از خواب بیدار میکند)  . تازه روم به دیوار ، قربان صدقه ام هم میرود . تازه یک چیز دیگر هم بگویم اشکتان در بیاید ، فکر کنید شب قبلش هم...
30 دی 1393
1